جان ویک به زندگی عادی خود بازگشته است، سروکله سانتینو د آنتونیو، برادر سردسته مافیای ایتالیا از راه می رسد و وی از ویک به علت داشتن نشان تعهد می خواهد که دِینش را ادا کند و از ویک می خواهد خواهرش که سردسته مافیا است را به قتل برساند. ویک امتناع می کند و سانتینو در واکنشی عجولانه خانه