این مینی سریال داستان زندگی یک مدرسه دولتی را از دید یک دانش آموز سرکش به نام "جونا تاکالوا" و دانش آموز خود شیفته دیگری به نام "جامی کینگ" و همچنین از دید معلمی سختگیر "آقای جی" نشان می دهد.

داستان سریال در مورد یک واحد از نخبگان پلیس کانادا است که مانند گروه ضربت عمل می کنند. آنها معمولا مسئولیت رسیدگی به مسائلی چون گروگان گیری، بمب گذاری و دستگیری افراد مسلح و خطرناک را به عهده می گیرند. این گروه مجهز به وسایلی با تکنولوژی بالا می باشند. روش کار آن ها نیز به این صورت است که

در سریال " نفوذ "، (تیموتی هاتون)، نقش یک مامور بیمه به اسم (نیت فورد) رو بازی می کند که در کار پیدا کردن آثار سرقت شده برای کارفرماهاش، تبحر فوق العاده ای دارد. اما، بعد از اینکه شرکت بیمه حاضر نمی شود برای نجات پسر درحال مرگش پولی رو پرداخت کند، به اون شرکت ها پشت می کند و

سریال پنگوئن های ماداگاسکار، به ماجراهایی که برای پنگوئن ها، در باغ وحش نیویورک به وقوع می پیوندد می پردازد. پنگوئن ها که گروه بسیار حرفه ای و خبره ای می باشند، هر روز ماجراهای جنایی و پیچیده ای را با شیرین کاری هایشان با موفقیت به پایان می رسانند ولی ...

در این سریال جری از نظر قانونی قدرت بسیار زیادی دارد، و دکتر هود در برابر افرادی که از علم سوء استفاده می کنند و یا آن را به درستی استفاده نمی کنند و این کار را برای منافع شخصی شان انجام می دهند به شدت ایستاده است. تمام تلاش او محافظت از ماهیت علم است تا در اختیار مقاصد

داستان 90210، دربارهٔ خانوادهٔ ویلسون و فرزندان آن ها که دانش‌آموزان پولداری هستند و در دبیرستان خیالی «بورلی هیلز غربی» درس می خوانند است. فرزندان خانواده، «آنی ویلسون» و «دیکسون ویلسون» هستند. پدرشان، «هری ویلسون» همراه با خانواده اش از کانزاس به خانهٔ دوران کودکی اش بازگشته تا از مادرش «تابیتا ویلسون» که در گذشته یک ستاره تلویزیونی بوده، مراقبت

ناهنجاری زمانی یک پدیدهٔ تخیلی در سریال دوران کهن است که طبق این داستان در طول تاریخ همواره وجود داشته و آنطور که در قسمت‌های آخرین سریال متوجه می شویم سرمنشا موجودات افسانه‌ای و اساطیری هم همین می باشد. این ناهنجاری زمانی در واقع به صورت یک دریچه به گذشته یا آینده عمل می کند و دایناسورها هم از میان

تروی و گابریلا به عنوان دانش آموزان ارشد دبیرستان، با این ایده که با نزدیک شدن به دانشگاه از یکدیگر جدا شوند، دست و پنجه نرم می کنند. همراه با بقیه گربه های وحشی، آن ها یک موزیکال بهاری را روی صحنه می برند تا تجربیات، امیدها و ترس هایشان را درباره آینده شان بیان کنند.

چارلی فرزند یک خانواده ثروتمند است که از هر مدرسه خصوصی که در آن درس می خوانده اخراج شده. این بار او در یک مدرسه عمومی و عادی ثبت نام می کند اما خودش را به عنوان روانشناس به دانش آموزان جا می زند ...